چرا تست شخصیت شغلی MBTI (مایرز بریگز) معیار خوبی برای انتخاب شغل نیست؟

دسته‌بندی: blog

حین انجام تحقیقاتی درمورد چگونگی ارائه یک مشاوره شغلی خوب، از خودمان پرسیدیم که آیا تست شخصیت مایرز بریگز، پراستفاده‌ترین تست شخصیت در سرتاسر جهان، می‌تواند در این زمینه مفید باشد یا خیر. نهایتاً نتیجه گرفتیم که احتمالاً اینطور نیست. در این مقاله به چرایی این نتیجه‌گیری می‌پردازیم.

اخیرا به طور اتفاقی به یک مقاله عالی در واشنگتن پست (Washington Post) درمورد این آزمون برخوردیم. این مقاله به چند نکته مهم اشاره می‌کند:

  1. مایرز بریگز توسط یک شرکت خانوادگی اداره می‌شود. حق امتیاز این شرکت، بیست میلیون دلار در سال است.
  2. این شرکت توسط یک زن به نام ایزابل مایرز (Isabel Myers) تاسیس شد. ایزابل بیشتر از کار تجربی و آزمایشی، تحت تاثیر روان درمانی یونگی قرار گرفته بود.
  3. این تست تقریباً به طور کامل توسط جامعه دانشگاهی روانشناسی رد شده است و هیچ مجله معتبر و بزرگی، تحقیقاتی که بر اساس این تست صورت گرفته باشد را منتشر نمی‌کند. این موضوع تا حد زیادی مربوط به نکته شماره دو است که بالاتر به آن اشاره شد.
  4. جامعه دانشگاهی در عوض از آزمون Big 5 استفاده می‌کند. آزمون Big 5 هرگز مانند MBTI مورد استقبال قرار نگرفت. چراکه یک آزمون با منبع آزاد است و هیچ شرکتی وجود ندارد که برای آن تبلیغاتی انجام دهد. علاوه بر این، آزمون Big 5 ویژگی‌های ناخوشایند و منفی شخصیت شما را نیز بازگو می‌کند درحالی‌که MBTI فقط بر نکات مثبت متمرکز است.
  5. جامعه دانشگاهی غالباً تمایلی به انتقاد از مایرز برگیز ندارند، چراکه 1- حقوق آن‌ها توسط مایرز بریگز پرداخت می‌شود یا اینکه 2- به شخصه می‌خواهند با افرادی کار و مشورت کنند که از روانشناسی در تجارت بهره می‌برند و سود چندانی از زیر سوال بردن رویکرد اصلی و فعلی خود عایدشان نمی‌شود.

این‌ها همه مواردی هستند که موجب می‌شوند درمورد استفاده از تست مایرز بریگز تجدید نظر کرده و محتاطانه‌تر عمل کنیم. اینطور به نظر می‌رسد که استفاده از آزمون Big 5 بسیار عاقلانه‌تر است. آزمونی که روان‌شناسان آن را توسط مبانی تجربی و آزمایشی توسعه داده‌ و به معیاری کامل‌تر برای ارزیابی شخصیت تبدیل کرده‌اند.

وقتی این نکات را بیان می‌کنیم، متداول‌ترین پاسخی که می‌شنویم این است: «اما به نظر من تست مایرز بریگز یک آزمون مفید است و من از آن به خودشناسی رسیده‌ام».

احساس دریافت خودشناسی از چیزی، مدرک ضعیفی برای اثبات مهم و قابل توجه بودن آن است. همان‌طور که افراد گاهاً معتقدند که طالع‌بینی هم به آن‌ها درک خوبی از مسائل می‌دهد.

این درست است که اگر به افراد، تعدادی سوال درمورد اولویت‌ها و ترجیحاتشان بدهیم، می‌توانیم از پاسخ‌هایشان به یک نمره مایرز بریگز برسیم. نمره‌ای که معمولاً در طی زمان ثابت باقی می‌ماند. اما تمام آنچه که این موضوع به ما می‌گوید این است که هربار این مجموعه سوالات را از افراد بپرسید، آن‌ها مایلند که پاسخ‌های مشابهی را به شما بدهند. در این بین، ما واقعاً چه چیزی درمورد شخصیت اصلی و ویژگی‌های اساسی آن‌ها کشف میکنیم؟. نمره آن‌ها تنها خلاصه‌ای است از اینکه تمایل دارند چگونه به چنین مجموعه‌ای از سوالات، پاسخ بدهند. ممکن است این یافته تا حدودی مفید باشد، اما هزاران مجموعه سوال و آزمون‌های دیگری وجود دارند که می‌توانیم برای رسیدن به همین دستاورد، به جای مایرز بریگز، از آن‌ها استفاده کنیم، که گاهاً رایگان هم هستند.

یک دسته‌بندی خوب از شخصیت باید به شما این توانایی را بدهد که در شرایط جدید، چگونگی رفتار و واکنش افراد را پیش‌بینی کنید. اگر قرار است مایرز بریگز در انتخاب شغل، یاری‌دهنده و مفید باشد، باید مشخص کند که کدامیک از انواع خاص شخصیت در شغل موردنظر ما، عملکرد خوبی خواهند داشت. اما MBTI چنین اطلاعاتی را به ما نمی‌دهد. طرفداران مایرز بریگز نظریات زیادی را در این مورد گسترش داده‌اند. نظریاتی مبنی بر اینکه با هر گونه شخصیتی، چطور باید رفتار کرد. مثلاً برای درگیر نگه داشتن گونه‌های احساساتی، باید از طریق هدایت احساسات آن‌ها اقدام کنید. یا مثلاً INTFها در همکاری با ENFPها، بهترین عملکرد را از خود نشان می‌دهند. اما هیچ‌کدام از این‌ها آزمایش و ثابت نشده است.

با توجه به عدم وجود مبانی تجربی برای این نظریات و وجود انگیزه‌های منفی پیرامون آن (یعنی هدف قرار دادن پول به جای کشف حقیقت)، به نظر می‌رسد دلیلی برای ادامه پیدا کردن این ادعاها در آزمایش‌های بعدی وجود ندارد. (یک افسانه، مدرک بسیار ضعیفی برای تایید صحت نظریاتی به شمار می‌رود که اثبات رابطه علی در آن‌ها دشوار است). درواقع حتی اثبات اینکه آزمون‌های به مراتب دقیق‌تر و پیشرفته‌تر، نکته مفیدی در مورد اینکه چه شغلی برای شما مناسب خواهد بود به شما بگویند، بسیار دشوار است.

از طرف دیگر، اعتبار آزمون پنج صفت برجسته یا همان Big 5، با توجه به نتایج و بازخوردهای واقعی، ارزیابی شده است. به عنوان مثال، افراد باوجدان، گرایش بیشتری به بازده‌های بالای کاری دارند. یا افراد با گشودگی بالا، خلاقیت بالاتری از خود نشان می‌دهند. کسانی که ضریب توافق بالایی دارند، در کارهای گروهی بهتر عمل می‌کنند. به عبارت دیگر، Big 5 نه تنها قادر به انجام همه آنچه مایرز بریگز انجام می‌دهد، می‌باشد بلکه می‌تواند نکات جدیدی در مورد چگونگی رفتار و واکنش احتمالی افراد در آینده به شما بگوید.

بنابراین اگر قرار است از یک تست شخصیت استفاده کنید، ما (گروه 80000hours) Big 5 را به شما پیشنهاد می‌دهیم.

فهرست