چرا دانشگاه هنوز هم خوبیهای خودش را دارد؟
دستهبندی: blog
کلاسهای کنکور فشرده با هزینههای سرسامآور، کتابهای کمک آموزشی و مدارس خصوصی، مشاورین تحصیلی و …، همه و همه بخشهایی از یک رقابت پراسترس و هزینهبر هستند؛ کنکور سراسری. مدتها بود که دانشگاه، تنها راه رسیدن به موفقیت و رسیدن به شغلهای بهتر در نظر گرفته میشد؛ اما دیگر اینطور نیست. واقعا تنها راه رسیدن به یک شغل خوب و پردرآمد، رفتن به دانشگاه و تحصیل در رشته مرتبط نیست و راههای دیگری هم وجود دارند که میتوانید آنها را انتخاب کنید. راههایی که میتوانند گزینهای مناسب برای شما باشند، اما نه به این معنا که رفتن به دانشگاه را به کلی از گزینههای خودتان حذف کنید. چرا؟ در این مقاله، سعی میکنیم به این سوال پاسخ دهیم؛ اینکه چرا با وجود راههای دیگر برای رسیدن به مشاغل مناسب و موفقیت، همچنان بهتر است رفتن به دانشگاه را جزو گزینههایمان نگه داریم؟.
اصلا دانشگاهها رو برای چی ساختند؟
مکتبخانهها و مدرسهها تاریخ بسیار دور و درازی دارند، اما ساختار دانشگاهی که امروزه شاهد آن هستیم، به دوران انقلاب صنعتی بر میگردد. با ایجاد کارخانهها، نیاز به نیروی کار بیشتر و بیشتر شد و به دنبال آن، دانشگاههایی تأسیس شد که افراد را برای کار در این کارخانهها آموزش دهد. دانشگاهها از مدل تربیت اسقفها در کلیسا استفاده کردند. یعنی همان حالت کلاس، تخته و نیمکت. این حالت تا به امروز در مدرسهها و دانشگاهها استفاده میشود.
به هر حال، هدف از شکلگیری دانشگاهها تربیت نیرو برای شغل بود. به تدریج دانشگاهها به سمت تمرکز بر فعالیتهای آکادمیک رفتند و موفقیت خود را با سنجش معیارهای آکادمیک (به طور مثال تعداد مقالههای منتشر شده و تعداد دانشجویان دکترا) اندازهگیری کردند. همین طور، معیارهای ارزیابی اعضای هیئت علمی نیز با شاخصهای آکادمیک تعریف شد. این معیارهای ارزیابی، منجر شدند که دانشگاه، بیشتر و بیشتر بر فعالیتهای آکادمیک تمرکز کند و شکافی میان دانشگاه و دنیای کسبوکار ایجاد شود. امروزه بسیاری از دانشگاهها، دانشجویان را تنها برای ورود به تحصیلات تکمیلی یعنی کارشناسی ارشد و دکترا آماده میکنند، نه برای ورود به بازار کار. اگر دقت کنید، دانشگاههای کشور وقتی میخواهند خود را معرفی کنند، تعداد دانشجویان، تعداد اعضای هیئت علمی به همراه مرتبه، تعداد دانشکده و پژوهشکدهها، تعداد مقالات و درجات آنها را اعلام میکنند. درحالیکه هیچیک از این معیارها، به موفقیت دانشجویان در دنیای کسبوکار مربوط نیستند. حتی خود دانشگاهها نمیدانند دانشآموختگانشان در چه مدت اولین شغل خود را پیدا کرده و در چه سازمانهایی کار میکنند.
البته موضوع اشتغالپذیری (آماده بودن فارغالتحصیلان برای پذیرش شغل) دوباره در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته و دانشگاهها برنامههای مختلفی را برای افزایش اشتغالپذیری اجرا میکنند. جالب است بدانید که رتبهبندی مجزایی برای دانشگاهها بر اساس معیار اشتغالپذیری وجود دارد. رتبه دانشگاه در این رتبهبندی در انتخاب دانشگاه توسط دانشآموزان بسیار تأثیرگذار است. گرچه هنوز دانشگاههای کشور تغییر چشمگیری در این زمینه نداشتند و همچنان بر اساس مدل آموزش آکادمیک پیش میروند، اما این موج کم کم به دانشگاههای ایران هم خواهد رسید. با این وجود، تغییر رویکرد دانشگاهها، بیشتر از زمان تحصیل شما در دانشگاه طول میکشد. پس بهتر است منتظر بهبود دانشگاهها نمانید و در شرایط بد موجود، خودتان به فکر اشتغالپذیری خودتان باشید.
بنابراین به طور خلاصه میتوان گفت هدف اصلی دانشگاهها آموزش برای اشتغال بوده اما با گذر زمان، در تحقق این هدف، چندان موفق نشدهاند. حالا برگردیم به سوال قبلی.
تنها راه کار پیدا کردن، دانشگاه رفتنه؟
نه همیشه. برای شغلهای متفاوت، فرق میکند. برخی شغلها هستند که تنها از طریق تحصیل رشته مرتبط با آنها در دانشگاه میتوانید واردشان شوید؛ مانند پزشکی، روانشناسی یا وکالت رسمی دادگستری. به خاطر نیاز به پروانه یا مجوز، راه قانونی دیگری برای وارد شدن به این شغلها وجود ندارد. این شغلها مسیر آموزش مشخصی دارند و روش دیگری برای وارد شدن به آنها وجود ندارد. شغلهای مثل خلبانی، آتشنشانی و شغلهای نظامی هم همینطور هستند؛ اگر چه ممکن است که محل آموزش در این رشتهها، به جای دانشگاه، پادگان یا جای دیگری باشد. تکلیف این دسته از شغلها نیز مشخص است.
برای سایر شغلها الزام قانونی وجود ندارد. مثلا اگر بخواهید به عنوان کارشناس منابع انسانی در یک شرکت فعالیت کنید، مجوز قانونیای لازم ندارید. این کارفرما است که تشخیص میدهد شما صلاحیت پذیرفتن این شغل را دارید یا خیر.
در سالهای اخیر، شرکتهای خصوصی اهمیت کمتری به مدرک دانشگاهی شما میدهند و به پیشینه کاری و نمونهکارهای شما بیشتر توجه میکنند. اما همچنان وجود یک رشته مرتبط در رزومه شما، بهتر از وجود یک رشته نامرتبط، و وجود تحصیلات دانشگاهی در رزومه، بهتر از نبود تحصیلات دانشگاهی است. ضمن اینکه مسیرهای یادگیری جایگزین (یادگیری خودآموز یا دورههای آموزشی آزاد)، برای همه رشتهها رایج نیست و معمولا نیاز به پیگیری زیاد فرد دارد. روشهای یادگیری خودآموز یا دورههای آموزشی آزاد، بیشتر زمانی به کار میآیند که فرد، پس از ورود به دانشگاه، به دنبال بهروز کردن و تکمیل مهارتهای خود میگردد یا میخواهد زمینه کاریاش را تغییر دهد.
جالب است بدانید در سالهای اخیر، شغلهایی به وجود آمدهاند که هنوز رشتهای در دانشگاه وجود ندارد که افراد را برای آن شغل آماده کند. مانند:
- متخصص بهینهسازی برای موتورهای جستجو (SEO Specialist)
- کارشناس تولید محتوا
- برنامه نویس
- طراح وبسایت
- بازاریاب دیجیتال
- متخصص داده (Data Scientist)
معمولا دانشجویان رشتههای دیگر با گذراندن دورههای آموزشی آزاد یا یادگیری به صورت خودآموز، مهارتهای لازم برای ورود به این شغلها را بدست میآورند.
پس به طور کلی میتوان گفت، شاید تنها راه رسیدن به کار دانشگاه رفتن نباشد، اما با وجود نقصهای سیستم آموزشی دانشگاهها و وجود روشهای آموزش جایگزین، همچنان توصیه میکنیم زندگی در دانشگاه را تجربه کنید.
دانشگاه چه مزیتهای دیگری برای ما دارد؟
تنها فایده دانشگاه، آماده شدن برای یک شغل نیست. دانشگاه میتواند برای شما کارکردهای بسیاری داشته باشد. دانشگاه، یک جامعه است و اتفاقهای بسیار زیادی در یک جامعه میافتد. دقیقا به خاطر همین اتفاقات، حتی اگر دانشگاه نتواند شما را برای شغل آماده کند، رفتن به دانشگاه، باز هم یک انتخاب هوشمندانه است. شما در دانشگاه، زمان خود را فقط به درس خواندن نمیگذرانید. در فضای دانشگاه، رویدادها و فرصتهای دیگری در کنار درس خواندن رخ میدهند که گاهی از کارکرد اصلی دانشگاه مهمتر میشوند؛ به طور مثال:
فعالیت در انجمنهای علمی، صنفی و گروههای دانشجویی
این نهادها معمولا یکی از اولین فرصتهایی هستند که دانشجویان برای تجربهی مسئولیتپذیری و حضور در یک تیم پیدا میکنند.
فرصتی امن برای تجربه و آزمون و خطا
به غیر از انجمنهای علمی و صنفی و گروههای دانشجویی، در طی چهار سال دوره کارشناسی، فرصتهای بسیاری برای تجربه و آزمون و خطا وجود دارد. مثلا کار پاره وقت، تدریس خصوصی، شروع یک استارتآپ و … همه فرصتهای خوبی برای تجربه هستند. البته برای شروع یک استارتآپ به صورت جدی و به نتیجه رساندن آن، بیشتر از یک شغل تمام وقت به زمان و انرژی نیاز دارید؛ اما شروع یک استارتآپ در کنار تحصیل، حتی اگر به شکست منجر شود، تجربههای خیلی مفیدی برای شما به دنبال خواهد داشت.
شبکهسازی
دانشگاهها بهانهای هستند که شما را با افراد بسیاری آشنا کنند. هر یک از این افراد در آینده وارد زمینههای گوناگونی میشوند و بسیار میتوانند به یکدیگر کمک کنند. این شبکهسازی، در برخی حوزهها مانند فیلمسازی مهمتر است؛ چون شما برای موفق شدن نیاز به یک گروه از افراد دارید.
دوستانی برای زندگی
ما از کودکی تا زمان جوانی رشد زیادی میکنیم و به ندرت دوستیهایی که در آن زمانها ساختهایم، برایمان باقی میمانند. اما دوستیهایی که در دانشگاهها شکل میگیرد،با احتمال بیشتری تا سالها بعد ادامه پیدا میکنند.
رابطه و ازدواج
شما قرار است بیشتر عمر خودتان را با شریک زندگیتان باشید. یکی از بهترین محیطهایی که احتمال دارد فرد مناسبی را برای هم مسیر شدن در راه زندگی پیدا کنید، دانشگاه است. زیرا در دانشگاه، شما با گروهی از همسنهای خودتان در تعامل هستید. از طرفی چون افراد هر روز با هدفی غیر از ازدواج یا رابطه به دانشگاه میآیند، میتوانید رفتار و شخصیت واقعی آنها را ببینید و بهتر آنها را بشناسید.
جمعبندی
دانشگاه، تنها راه رسیدن به یک شغل خوب نیست؛ اما یکی از راههای کسب آن است. مسیری که میتواند مزایای بسیار دیگری هم داشته باشد. به همین دلیل بهتر است آن را از میان گزینههایمان حذف نکنیم. البته همچنان باید توجه داشته باشید که تحصیل در دانشگاه، حتی در بهترین دانشگاههای ایران، تضمینکننده موفقیت شما در بازار کار نیست و باید با روشهای دیگر تکمیل شود. اما با توجه به تمام مزایای آن، به دانشگاه رفتن فکر کنید، شاید انتخابی مناسب برای شما باشد!