نتیجه یک آزمایش تصادفی؛ اگر نمیدانید که شغلتان را ترک کنید یا نه، احتمالا بهتر است ترک کنید.
دستهبندی: blog
نویسنده: Robert Wiblin
منبع: 80000hours.org
نتیجه این تحقیق قرار نیست یک توصیه همیشه خوب برای همه باشد. همانطور که در انتهای این مقاله گفته شده است، این موضوع بیشتر برای افرادی که از درآمد متوسطی برخوردار هستند صحبت میکند. در صورتی که وضعیت مالی شما مناسب نیست یا شرایط خاصی دارید شاید ترک شغل توصیه خوبی برای شما نباشد.
یکی از مطالعات موردعلاقه من، «شیر یا خط: تاثیر شیر یا خط انداختن بر تصمیمات مهم زندگی و رضایتِ پس از آن» (Heads or Tails: The Impact of a Coin Toss on Major Life Decisions and Subsequent Happiness) از استیون لویت (Steven Levitt)، اقتصاددان و نویسنده کتاب فریکونومیکس (این کتاب، تحت عنوان اقتصاد ناهنجاریهای اجتماعی، با ترجمه سعید مشیری توسط نشر نی منتشر شده است. Freakonomics-) است.
لویت دهها هزار نفر از افرادی را جمع کرد که بسیار مردد بودند که آیا تغییر بزرگی در زندگیشان ایجاد کنند یا خیر. او ابتدا درباره چگونگی اخذ تصمیمات دشوار، چند توصیه به آنها ارائه کرد. سپس به افرادی که همچنان نمیتوانستند تصمیم بگیرند ]که تغییر بزرگی در زندگی خود ایجاد کنند یا خیر[، این فرصت را داد تا با شیر یا خط این مشکل را حل کنند. 22500 نفر این کار را انجام دادند. سپس لویت این افراد را پس از دو و شش ماه مورد پیگیری قرار داد تا ببیند آیا واقعا تغییری در زندگی خود ایجاد کردهاند یا نه؛ و اگر این کار را کردهاند، از 10 نمره، چقدر از آن راضی هستند.
افرادی که با یک تصمیم مهم روبهرو بودند و شیر آوردند (یعنی باید از انجام دادن آن صرف نظر کنند)، با 11 درصد احتمال بیشتر متمایل به انجام این کار [یعنی صرف نظر کردن از تصمیم خود و تبعیت از نتیجه شیر یا خط] بودند.
بسیار نادر است که بتوانید به یک آزمایش قانعکننده دست پیدا کنید که بتواند به ما کمک کند تا به سوالات عمومی و کاربردی مانند این سوال پاسخ دهیم: «اگر بلاتکلیف و مردد هستید، باید زندگیتان را تغییر دهید؟»؛ اما این آزمایش میتواند !
آرزو میکنم که ای کاش دانش اجتماعی بیشتری مانند این مطالعه وجود داشت تا بتواند به طور مثال نشان دهد که آیا افراد باید در طول زندگی حرفهای خود، در طیف وسیعی از مشاغل متفاوت کاوش کنند یا خیر.
نتیجه مطالعه، اینطور گزارش شد که افرادی که بر اساس نتیجه شیر یا خط، در زندگیشان تغییری ایجاد کردند، نسبت به افرادی که وضعیت موجود خود را حفظ کرده بودند، بین 0 تا 10، 0.48 امتیاز احساس رضایت بیشتری داشتند. اگر مفروضههای این آزمایش با به اصطلاح متغیرهای ابزاریاش، پابرجا بماند (که منطقی است اگر فکر کنیم که اکثرا پابرجا باقی میمانند)، میتوان آن را یک تاثیر عِلّی واقعی دانست؛ نه صرفا نوعی همبستگی میان دو متغیر.
اما اگر واقعا مقاله را بخوانیم، میتوانیم چیزهای بسیار بیشتری بیاموزیم.
این سود متوسط به طور کامل شامل حال افرادی شد که تصمیماتی راجع به مسائل مهم گرفتند (آیا باید حرکت کنم؟) تا افرادی که میخواستند درباره مسائل کم اهمیت تصمیمگیری کنند (آیا باید ولخرجی و تفریح کنم؟). افرادی که درباره سوالات مهم تغییری ایجاد کردند، در طیف رضایت، بین 0 تا 10، امتیاز 2.2 کسب کردند. در حالیکه افرادی که درباره مسائل بیاهمیت تصمیم به تغییر گرفتند، میزان رضایتشان نه کم شده بود و نه زیاد (با این وجود لطفا قبل از خواندن برخی از هشدارهای مهم در ادامه مطلب، زندگیتان را زیر و رو نکنید!).
میتوانیم عمیقتر شویم و ببینیم که افراد، بیشتر از کدام یک از تغییرات خاص، سود بردند. لحظهای با من همراه شوید. پژوهش اینطور میگوید:
[توضیح مترجم: در این قسمت، به همبستگی میان ایجاد تغییر در زندگی، و میزان رضایت افراد پرداخته میشود. هرچقدر ضریب همبستگی مثبت بیشتر باشد، تاثیر تغییر در زندگی بر افزایش رضایت افراد بیشتر بوده است. اگر همبستگی میان این دو منفی شود، یعنی تغییر در زندگی، به کاهش رضایت از زندگی منجر شده است.]
«ردیفهای باقیمانده از جدول 3 نتایج مربوط به سوالات جداگانه را نشان میدهد. این ضرایب همبستگی به طور دقیق تخمین زده نمیشوند و از نظر آماری، فقط در چند نمونه قابل توجه هستند. ترک شغل و جدا شدن از شریک عاطفی، ]از جمله تغییراتی هستند که[ هردو دارای ضرایب همبستگیای بسیار بزرگ، مثبت و از نظر آماری، تاثیرگذار در طی شش ماه بودهاند. رژیم گرفتن، در طول دو ماه، دارای ضرایب همبستگی مثبت و از نظر آماری، تاثیرگذاری بوده است؛ اما در طول شش ماه، تاثیر کوچک و غیرقابل توجهی داشته است. دوستیابی آنلاین در طول شش ماه تاثیر مثبت و قابل توجهی داشته و رضایت 0.1 امتیازی را سبب شده است؛ اما در طول شش ماه، ضریب همبستگی آن منفی شده است. ریخت و پاش کردن و ولخرجی، در طی دو ماه، همبستگی منفی و قابل توجه 0.1 امتیازی را ثبت کرده است؛ اما در طول شش ماه، تاثیر قابل تشخیصی نداشته است. تلاش برای ترک یک عادت بد، در هر دو بازه زمانی دو و شش ماهه، همبستگی منفی 1.5 امتیازی را ثبت کرده است؛ شاید به دلیل اینکه ترک عادات بد بسیار دشوار است.»
خب، بنابراین ترک شغل و جدا شدن از شریک عاطفی، در طول شش ماه، هر دو همبستگی مثبت بسیار بزرگ، و از نظر آماری تاثیرگذاری [با افزایش رضایت فرد از زندگی خود] داشتهاند. چقدر بزرگ؟ به اندازه مسخره و دیوانه کنندهای زیاد !
اینطور تخمین زده میشود که تاثیر علّی ترک یک شغل، کسب 5.2 امتیاز را در طیف رضایت از 10 امتیاز رقم میزند. جدا شدن از شریک عاطفی نیز منجر به کسب 2.7 امتیاز رضایتمندی از 10 امتیاز میشود. ممکن است زمانی چنین جهش رضایتی را انتظار داشته باشید که از یکی از کشورهای جهان که کمترین رتبه رضایت و شادی را دارد، به یکی از شادترین کشورها بروید؛ اگرچه حتی در چنین موقعیتی هم رضایت و شادی شما در طول زمان کمرنگ خواهد شد. هر دوی این نتایج، در سطح p=0.04 قابل توجه هستند و خوشبختانه فکر نمیکنم که لویت صاحب فرصت چندان یا هیچگونه فرصتی برای استخراج مشخصات و کاهشِ مصنوعیِ پیِ مقدار بوده باشد.
میتوانید نتایج کامل جدول 3 مقاله را در زیر ببینید. من اعداد کلیدی را در کادر قرمز قرار دادهام (خطاهای استاندارد درون پرانتز هستند):
جاناتان پالسن (Jonatan Pallesen) لطف کرده و این اطلاعات را به یک نمودار تبدیل کرده است. با این کار، راحتتر میتوان دید که چقدر تعداد کمی از این تاثیرات از لحاظ آماری قابل توجه هستند (همه فواصل اطمینان به جز دو مورد، شامل صفر هستند):
اما چقدر میتوانیم به نتایج این پژوهش در حوزه ترک کردن شغل و جدا شدن از شریک عاطفی اعتماد کنیم؟ از طرفی:
- این یک نتیجه تقریبا آزمایشی است (استفاده از شیر یا خط به عنوان نوعی تحلیل به قصد درمان(ITT) ).
- بنابراین اطلاعات ساده و واضح است.
- نتایج از دیدگاه آماری قابل توجه هستند و چند آزمون استواری را گذراندهاند.
[پیوست مترجم: تحلیل استواری یا Robustness Analysis چیست؟ زمانی که عدم قطعیت بنیادی درباره ی آینده وجود دارد یا تصمیمها باید به صورت متوالی مرحله بندی شوند، تحلیل استواری کاربرد دارد. درواقع RA روشی برای مواجهه با یک تناقض بزرگ در تصمیمگیری است. تناقض این است که اگر مهمترین واقعیتی که درباره شرایط آینده میدانیم این باشد که آنها ناشناخته هستند، آنگاه چطور میتوانیم بگوییم در تصمیم گیریهای جاری ، “منطقی” عمل میکنیم؟ تحلیل استواری این تناقض را حل میکند.]
- مثبت بودن علامت نتیجه [منظور، مثبت بودن همبستگی میان ترک شغل و جدا شدن از شریک عاطفی با افزایش رضایت فرد از زندگی خود است]، که توسط خطرگریزی (risk-aversion) و سوگیری وضع موجود (status-quo bias) توضیح داده میشود، در نگاه اول محتمل و قابل قبول است. اگرچه اندازهها به طرز غیرمنتظرهای بزرگ هستند و بنابراین شانس بیش از حد برآورد کردن آنها کمتر میشود.
- لویت به دنبال نشانههایی از برخی اشکال سوگیری است و شواهد کمی برای ]وجود[ آنها پیدا میکند.
سوگیریهایی مانند تمایل افراد به دست بالا گرفتن میزان رضایتشان زمانی که از نتیجه شیر یا خط تبعیت کردند. یا احتمال اینکه افرادی که از تغییری که ایجاد کردند و تصمیمی که گرفتند، راضی بودند، تمایل بیشتری به پر کردن نظرسنجیها و شرکت در بررسیهای بعدی داشتند.
- یافتههای این آزمایش توسط دو مورد تایید میشود:
الف) نتایج بررسی دوستانی که آنها هم اینطور گزارش کردند که افرادی که زندگیشان را تغییر دادند، در ظاهر شادتر به نظر میرسیدند.
ب) نمای وسیعتری از افرادی که تغییرات مهم دیگری را در زندگی خود اعمال کردند، با احتمال بیشتری رضایت بالاتر را گزارش میکند.
و از طرف دیگر:
-
اگر این نتایج انقدر بزرگ نبود، به احتمال زیاد من این مطلب را نمینوشتم و ممکن بود دیگران این مطلب را در شبکههای اجتماعی با شما به اشتراک نگذارند. بنابراین یک سوگیری انتشار (سوگیری ناشی از گرایش نویسندگان مقالات یا سردبیران مجلات به انتشار نتایج مثبت مطالعات) در نحوه رسیدن نتایج این پژوهش به دست شما وجود دارد.
-
در این پژوهش، مشکل آزمونهای متعدد وجود دارد. نتایج انواع بسیار متفاوتی از تغییرات در زندگی مورد آزمون قرار گرفته بود و من بزرگترین ارقام را به شما گزارش میکنم. این، نتایج را به سمت بالا سوق میدهد.
-
این آزمایش بیشتر بر روی افرادی انجام شد که با پادکست فریکونومیکس آشنا بودند و ممکن است [نتایج آزمایش] قابل تعمیم به جمعیت دیگری نباشد.
-
یک نکته مهم که در خصوص مسئله تعمیمپذیری وجود دارد این است که به نظر میرسد در این آزمایش، بیشترین سود ]ناشی از تصمیمگیری[ به افرادی تعلق میگیرد که سالانه بیشتر از 50000 دلار درآمد دارند. افرادی که احتمالا در وضعیت بهتری نسبت به نوسانات جوی محلی که در آن زندگی میکنند، قرار دارند! (جدول شماره 4 مقاله را نگاه کنید).
-
من همچنین به این نکته پی بردم که افراد جوانی که در حلقههای اجتماعی من قرار دارند، بسیار مایل هستند که هر 6 تا 24 ماه آنچه رویش متمرکز هستند را تغییر دهند. و این موضوع مرا به فکر فرو برد که شاید این، کار را برای آنها دشوار کند که بخواهند در زمینه ارزشمندی تخصص پیدا کنند یا آن را به پایان برسانند. تمایل این جوانان به داشتن یک تاثیر اجتماعی گسترده ممکن است آنها را بیشتر از سایر افراد حاضر در این آزمایش، دمدمی مزاج و تنوعطلب کند.
-
-
ممکن است افرادی که به احتمال بیشتری از تغییر کردن سود میبردند، با احتمال بالاتری تحت تاثیر نتیجه شیر یا خط قرار بگیرند و این، نتایج را به سمت بالا سوق میدهد. نکته جالب این است که در واقع، افرادی که به گفته خود فکر میکردند بعید است از نتیجه شیر یا خط تبعیت کنند، مزایای بیشتر شاملشان شد (مجددا جدول شماره 4 را نگاه کنید).
-
در طی دو ماه ]پس از تصمیمگیری توسط آزمودنیها[، تقریبا هیچ یک از این تاثیرات وجود نداشتند؛ که با توجه به حضور پررنگ این تاثیرات در طی شش ماه، مشکوک به نظر میرسد. شاید تغییرات بزرگ در زندگیتان، در کوتاه مدت باعث شادی و رضایت شما نشود، چراکه باید چالشهای ابتدایی ]این تغییرات بزرگ[ مقابله کنید. چالشهایی مانند یافتن یک شغل جدید یا مجرد/تنها شدن. برای ما همچنان این سوال وجود دارد که دستاوردهای ناشی از این تغییر، چقدر دوام میآورند و آیا ممکن است بعدا معکوس شوند؟
-
از آنجایی که برخی از مفروضههای آزمایش کاملا ثابت نیستند، اندازه اثر (Effect Size) کاهش پیدا میکند و شاید از تاثیرگذاری کمتری برخوردار باشد. مفروضههایی مانند اینکه اینطور نیست که افرادی که سود بیشتری از تغییر کردن میبرند، بیشتر به پاسخ دادن به ایمیلهای پیگیری متمایل باشند.
-
این آزمایش درباره تاثیر این تغییرات بر مثلا همکاران، کودکان، زوجها و …، حرفی برای گفتن ندارد.
لویت درباره ابهامات موجود درمورد پایایی این آزمایش میگوید:
«همه این نتایج باید با توجه به این پیشآگهیِ مهم در نظر گرفته شوند که آزمودنیهایی که برای شرکت در این آزمون انتخاب شدهاند، تحت نظارت نیستند. بنابراین ممکن است که نمونهای انتخابی وجود داشته باشد که در آن آزمودنی نظرسنجیها را کامل کند اما پاسخهایش صادقانه نباشد. من طیف وسیعی از منابع احتمالی سوگیری را در نظر گرفتم و تا جایی که ممکن بود آنها را به طور تجربی مورد بررسی قرار دادم. نتیجه این بود که احتمال دارد تخمینهای مرحله اول (یعنی تاثیر شیر یا خط بر تصمیمات گرفته شده) حد بالایی را نشان دهد. با این حال دلیل چندانی نیست که بتوان باور داشت در تخمینهای 2SLS (یعنی تاثیر علّی تصمیم بر رضایت گزارش شده توسط افراد)، سوگیریهای قدرتمندی وجود دارد.»
با رعایت تعادل اینطور فکر میکنم که این، قطعهای مدرک خوب اما نه قاطع است که از ایجاد تغییر در زندگیتان حمایت میکند؛ خصوصا ترک شغل و پایان دادن به یک رابطه عاطفی، زمانیکه واقعا درباره این تصمیمات مطمئن نیستید. حداقل برای کسانی که درآمدشان بیشتر از 50000 دلار در سال (درآمد متوسط در آمریکا) و هدفشان، رضایت خودشان است.