یادداشتی دربارهٔ همهگیری کرونا و شرایط اقتصادی
دستهبندی: news
زمانی که در اسفند 1398، تقویم یک صفحهای سال 1399 را طراحی و منتشر کردیم، کسی تصور دقیقی از آنچه قرار است اتفاق بیفتد نداشت. تصور غالب این بود که کرونا تا دو سه ماه آینده تمام میشود و شرایط به حالت قبل بر میگردد. هیچ کس این خجم از تغییرات را پیشبینی نمیکرد. با وجود اینکه در خیلی از مطالب منتشرشده در 10000روز، بر غیرقابل پیشبینی بودن آینده و اهمیت تطبیق با تغییرات تاکید کردهایم و میکنیم، اما باز هم شرایط و حجم تغییرات برای ما بسیار بسیار غافلگیرکننده بود. اگرچه زمانی که 10000روز را شروع کردیم هم در شرایط اقتصادی خوبی نبودیم، اما گستردگی و شدت تأثیر منفی همهگیری کرونا بر زندگی کاری مردم ایران، موجب شد که این یادداشت را بنویسیم و از شما بخواهیم در زمان کرونا که با توجه به نکتههای زیر، مطالب 10000روز را بخوانید.
ابتداییترین کارکردِ شغل و کار کردن، بقا یا تأمین معاش است. کارکردهای دیگری مثل پیشرفت، لذت بردن از کار، خودشکوفایی یا راهی برای معنای بخشیدن به زندگی نیز برای کار کردن وجود دارد، اما معمولا زمانی افراد میتوانند به آنها فکر کنند و اهمیت بدهند که نیازهای اولیه زندگیشان تأمین شده باشد. تحقیقات نشان میدهد تا زمانی که درآمد از یک حدی پایینتر است، رضایت از زندگی با میزان درآمد رابطه همبستگی دارد و پس از آن حد، این همبستگی کم میشود. به زبان سادهتر، برای افراد با درآمد کمتر است، تأثیر افزایش درآمد روی افزایش رضایت از زندگی بیشتر است. (برای مطالعه بیشتر به این مقاله مراجعه کنید.)
نمودار درآمد و رضایت از زندگی
با اینکه از نظر ما، بین کار کردن برای تأمین معاش و کار کردن برای خودشکوفایی یا دیگر کارکردها، بهتر و بدتری وجود ندارد اما قسمت قابل توجهی از مقالههای 10000روز به این پرداخته است که چگونه بتوانیم همراه با کار کردن، به علایق خود بپردازیم یا از طریق کارمان اثرگذاری اجتماعی نیز داشته باشیم.
در شرایط اقتصادی کنونی، بسیاری از نظر مالی فقیرتر شدهایم و تأمین حداقل نیازهای یک زندگی معمولی نیز برایمان چالش برانگیز شده است.
در این شرایط، اولیت تأمین معاش بسیار بیشتر از قبل شده است و این، یعنی ممکن است لازم باشد فارغ از توصیههای موجود در مقالهها، به کاری مشغول شوید که الزاما مناسبترین برای شما نیست. ممکن است ناچار شوید برای زمان بیشتری در شغلی باقی بمانید که میخواستید از آن خارج شوید، شروع استارتآپی را که خیلی وقت است برای آن برنامهریزی کردهاید، عقب بیندازید یا برای درآمد بیشتر، شرایطی را قبول کنید که قبلا حاضر به پذیرفتن آن نبودید. البته این موارد تنها به عنوان مثال و انتقال منظور مطرح شدند و هیچکدام یک نسخه برای همه نیست. اما نکته اصلی اینجاست که در شرایط کنونی لازم است که در خواندن مقالات و استفاده از توصیهها و نکات آن در زندگی خود، نگاه ویژهای به تأمین معاش داشته باشید.
شاید کار کردن تنها به هدف پول درآوردن برای تأمین نیازها و مخارج اولیه، به نظر پایینترین سطح کار کردن برسد، اما ما در 10000روز چنین نگاهی نداریم و در مقایسه با کار کردن برای پیشرفت، اثرگذاری اجتماعی یا غیره، ارزشگذاری منفی یا مثبتی نسبت به آن انجام نمیدهیم. به زبان سادهتر، ما هم هر جا لازم باشد (چنانکه برای برخی از اعضای تیم 10000روز این اتفاق افتاده است)، برای اینکه بتوانیم مخارج روزمره خودمان را تامین کنیم، ممکن است سراغ شغلی برویم که دوستش نداریم، با استعدادهایمان چندان مطابق نیست و میدانیم اثرگذاریی اجتماعی بالایی ندارد. ما از این تغییر شغل خجالت نمیکشیم، از آن فراری نیستیم، در ذهنمان خودمان را تخریب نمیکنیم، آن را دلیلی برای توانمندی پایین خود نمیدانیم و نسبت به آن حس بدی نداریم. دیدگاه ما به این تغییر شغل، یک اقدام لازم در شرایط موجود است و سعی میکنیم در چنین موقعیتی، تصمیم هوشمندانهای بگیریم. باور داریم که چنین نگاهی به کار کردن در این دوران، میتواند کمی شرایط را قابل تحملتر کرده و بار روانی منفی آن را کم کند.
برخلاف میلمان، باید بگوییم این دوره ممکن است با خساراتی جبرانناپذیر برای برخی از ما همراه شود. اگرچه میدانیم که این شرایط تمام میشود اما نمیدانیم چه زمانی این اتفاق رخ میدهد. همچنین باید توجه داشته باشیم که پس از اتمام این بازه، وارد دوره جدیدی میشویم. دورهای که قطعا مانند زمان قبل از کرونا نیست و باید خود را با آن تطبیق دهیم. اگرچه دوران سختی را در پیش داریم اما امیدمان را برای دیدن روزهای بهتر از دست نخواهیم داد.