چگونه برای انتخاب رشته از دیگران اطلاعات بگیریم؟
دستهبندی: blog
بسیاری از تجربیات ما از تلاش کردن، شکست خوردن و دوباره تلاش کردن به دست میآید؛ اما بعضی اوقات، گزینههایی هستند که ارزش آزمون و خطا را ندارند، یا آزمودن آنها بهقدری زمان، انرژی و هزینهبر است که در صورت شکست، خسارت زیادی به ما وارد میکند و جبرانشان بسیار دشوار میشود.
انتخاب رشتهٔ تحصیلی، یک نمونه از این مواقع است. اگرچه هیچوقت برای جبران و اصلاح هیچ مسیری دیر نیست، اما انتخاب رشتهٔ اشتباه، میتواند چندین سال از زندگی ما را به خود اختصاص دهد و انرژی، زمان و هزینهای را از ما بگیرد که بازگردانی آن خیلی سخت باشد. پس بهتر است در این انتخاب، علاوه بر همهٔ فاکتورهای مهم، تجربهٔ دیگران را هم در نظر بگیریم.
در این مقاله، بهطور خلاصه به بررسی این موضوع میپردازیم که چطور باید از تجربهٔ دیگران دربارهٔ یک رشته یا شغل بپرسیم.
مخاطبتان را پیدا کنید
مهمترین نکته این است که به سراغ کسانی بروید که نهتنها فارغالتحصیل شدهاند، بلکه تجربهٔکاری نیز دارند. تحقیقات 10000روز نشان میدهد که افراد پس از ورود به بازار کار، نسبت به انتخاب رشتهشان حدود ۳۰درصد ناراضیتر هستند! پس مهم است حتماً تجربههای آنان را بشنوید تا بهتر انتخاب رشته کنید. اگر چنین افرادی را نمیشناسید نگران نباشید. در ادامه میگوییم چگونه بهراحتی آنها را پیدا کنید.
مخاطب گفتوگویتان را پیدا کنید:
دایرهٔ ارتباطی خود یا آشنایانتان را جستوجو کنید. آیا کسی را میشناسید که بتواند به سؤالاتتان پاسخ دهد؟ یا دوستان و آشنایان شما چنین فردی را میشناسند که بتوانند به او معرفیتان کنند؟
در صفحات اجتماعی خود (فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و…) متخصصی را میشناسید که فرصت پاسخگویی به سؤالاتتان را داشته باشد؟ شرکت یا تیمی را میشناسید که در زمینهای که مورد نظر شماست، فعالیت کنند؟ میتوانید از طریق وبسایت یا صفحات مجازی آنها، به کارمندانشان متصل شوید؟
میتوانید مخاطب خودتان را در شبکهٔ اجتماعی لینکدین جستوجو کنید.
از لینکدین بههیچوجه غافل نشید!
از شبکهٔ اجتماعی لینکدین کمک بگیرید. اگر تابهحال وارد این شبکهٔ اجتماعی نشدهاید، از لینک زیر حساب باز کنید.
لینکدین کاربردهای زیادی دارد؛ ولی الان فقط میخواهیم افرادی را برای گرفتن اطلاعات تخصصی پیدا کنیم. پس لازم نیست اطلاعات پروفایلمان را تکمیل کنیم. ولی خوب است یک عکس پروفایل داشته باشیم تا افرادی که به آنها پیام میدهیم، بهمان اعتماد کنند و پاسخمان را بدهند.
اگر در ادامه مایل بودید پروفایل لینکدین خود را کامل کنید، یک حساب کاربری حرفهای بسازید و با امکانات لینکدین بیشتر آشنا شوید، میتوانید از این مقاله کمک بگیرید.
ممکن است خیلی از افراد پروفایل لینکدین خود را مرتب چک نکنند؛ پس بهتر است چندین نفر را پیدا کنید و به آنها پیام دهید.
در درخواستتان بخواهید که در صورت امکان بهصورت تلفنی (یا از طریق واتساپ) با آنها تماس بگیرید. اگر ممکن نبود، در لینکدین بهصورت متنی با آنها چت کنید.
گذاشتن شمارهٔ تماس خود در انتهای متن میتواند باعث شود به شما اعتماد کنند یا حتی با شما تماس بگیرند.
برای پیدا کردن صفحهٔ لینکدین افراد با مهارتی که در نظر دارید، میتوانید از چندین روش استفاده کنید که در ادامه دو روش را برای این کار معرفی میکنیم:
روش اول
از طریق مرورگرتان وارد حساب کاربری لینکدین خود شوید. در صفحهٔ ابتدایی و در نوار بالای صفحه، گزینهٔ work را پیدا کنید.
سپس روی گزینهٔ ProFinder کلیک کنید.
در گام بعدی، میتوانید در صفحهٔ باز شده، مهارت مورد نظرتان را جستوجو کرده و پروفایل افرادی را که با این مهارتها در لینکدین حضور دارند، پیدا کنید. نتایج جستوجوی خود را میتوانید براساس مکان (Location)، مرتب و دقیقتر کنید.
روش دوم
در روش بعدی، از نوار جستوجوی لینکدین، مهارت مورد نظرتان را جستوجو و نتیجهای را انتخاب کنید که آن مهارت را در پروفایل افراد نشان میدهد؛ مثل illustrator in people در عکس زیر.
در اینجا هم میتوانید به کمک فیلترها، نتایج دقیقتری را مشاهده کنید.
حتی میتوانید افراد را براساس دانشگاه محل تحصیل یا شرکتی که در آن کار میکنند، پیدا کنید.
بپرسید
اکنون وقت آن رسیده که از مخاطبینی که انتخاب کردهاید، سؤالاتتان را بپرسید. در این گام، بهتر است به نکات زیر توجه کنید تا نتایج بهتری بگیرید. اگر نمیدانید چه سؤالاتی باید بپرسید، از لیست سؤالات انتهای این مقاله ایده بگیرید. شاید نیاز نباشد همهٔ آنها را بپرسید.
به یک مصاحبه بسنده نکنید
هرکس نقطهنظر و تجربهٔ خودش را دارد. پس سعی کنید با افراد مختلف صحبت کنید. اگر میتوانید خلاصه و یادداشت بردارید. در بهترین حالت تا جایی پیش بروید که دیگر پاسخها، اطلاعات یا نکتهٔ جدیدی برای شما ندارند. اما بهصورت سرانگشتی سعی کنید برای هر رشته حداقل با چهار نفر صحبت کنید.
خجالت نکشید
کاملاً طبیعی است که در مورد خیلی از رشتهها هیچ اطلاعاتی نداشته باشید؛ پس هرچه در ذهن دارید، بپرسید. یادتان باشید خیلی از افراد دوست دارند از تجربیاتشان به دیگران بگویند و به آنها در انتخاب مسیر کمک کنند و این، برایشان لذتبخش است. پس خجالت نکشید و کنجکاوانه سؤالاتتان را بپرسید؛ حتی سؤالاتی که به نظرتان مسخره میآید.
مثلاً اگر از پرسیدن سؤالی خجالت میکشید و دوست ندارید خیلی مبتدی به نظر برسید، میتوانید اینگونه سؤالتان را مطرح کنید:
«شاید به نظرتون سؤال بعدیام ابتدایی بیاد، ولی چون همیشه مشغول درس خوندن بودم و در فضای کار نبودم، اطلاعاتی دربارهاش ندارم؛ برای همین خواستم از شما بپرسم که…»
در پایان، چه پاسخها برایتان مفید بودند و چه نبودند، با انرژی، از وقت و اشتراک تجربهٔ طرف مقابل تشکر کنید. این کار باعث میشود فرهنگ انتقال تجربه ادامه پیدا کند.
سؤالات جزئی و شفاف بپرسید
«چطور شد که به اینجا رسیدید؟»؛ این سؤال، بسیار کلی و مبهم است و علاوه بر گیج کردن مخاطب، میتواند جذابیت و اختصار مکالمه را نیز از بین ببرد یا منجر به پاسخهای بیربط شود که اطلاعات خاصی به شما نمیدهند. پس بهتر است سؤالاتتان مستقیماً هدفی را که در ذهن دارید، نشانه بگیرد: «چرا این رشته را انتخاب کردید؟ بعد از فارغالتحصیلی وارد چه شغلهایی میتوان شد؟ برای موفقیت در این رشته چه مهارتهایی را باید در خودم تقویت کنم؟ درس خواندن در این رشته چه چالشهایی دارد؟ و…».
در پرسیدن سؤالهایی که ممکن است شخصی باشند دقت کنید
سؤالاتتان را خیلی شخصی نکنید. در هر مرحله مطمئن شوید که مخاطب کاملاً مایل است به سؤالاتتان پاسخ دهد. اگر نیاز به اطلاعات شخصیتر مثل حقوق و… دارید، بهصورت کلی بپرسید. مثلاً حقوق یک تازهکار در این رشته چقدر است. نپرسید حقوق شما چقدر است.
اگر جایی نیاز به اطلاعات شخصی داشتید، بگویید که این اطلاعات را فقط برای تصمیمگیری خودم میپرسم. همچنین بگویید اگر مشکلی نیست این اطلاعات را با شما در میان بگذارند. در صورتی که نپذیرفتند، از آن سؤال رد شوید و سؤالهای دیگرتان را بپرسید.
سؤالات عینی و غیروابسته به شخص، بپرسید
اینکه مخاطبان نسبت به آیندهٔ خود چه احساسی دارد، مسئلهای فردیست که تحتتأثیر عوامل زیادی از زندگی شخصی او قرار میگیرد. پس بهجای این سؤال، بهتر است از او بپرسید که به نظرش در این حرفه، چه شرکتهایی پیشگام هستند، دوست دارد با کدام همکاری کند، چه رشتههایی در مقاطع بعدی هستند که ازطریق این رشته میشود به آنها وارد شد، او دوست دارد وارد کدام شاخه شود، علت انتخابش چیست و… .
نمونهسؤالها
با توجه به این نکات، میتوانید سؤالات خودتان را بپرسید. اگر سؤالی به ذهنتان نمیرسد، به لیست سؤالهای زیر نگاه کنید:
سؤالهای دربارهٔ بازار کار:
از این رشته وارد چه شغلهایی میتوان شد؟
میتوانید دربارهٔ این شغلها بیشتر توضیح دهید؟
مثلاً چه وظایفی دارند؟
یک روز کاری در این شغلها چگونه است؟
با چه افرادی سروکار دارند؟
با چه ابزاری کار میکنند؟
بیشتر درگیر چه کاری هستند؟
چه مهارتهایی مهم هستند؟
محیط کار این شغلها چه فضایی است؟
چه ویژگی برتری در این شغلها نسبت به سایر مشاغل وجود دارد؟
سختیها و چالشهای این شغلها چیست؟
معمولاً فارغالتحصیلان در چه شرکتها و چه صنعتهایی وارد کار میشوند؟ فضای درون این شرکتها چگونه است؟
آیا میتوان بهصورت دورکار یا فریلنسر (خویشفرما) هم کار کرد؟
درآمد یک تازهکار حدوداً چقدر است؟ این درآمد بعد با افزایش سابقه، چقدر افزایش پیدا میکند؟
چگونه بعد از فارغالتحصیلی اولین کار خود را پیدا کردید؟ چقدر طول کشید تا کار پیدا کنید؟
سؤالهای کلی:
اگر به گذشته بازگردید، دوباره همین مسیر را میروید؟ چه چیزهایی را تغییر میدهید؟ چرا؟
در مسیرتان، چه چیزی با آنچه تصور میکردید، تفاوت داشت؟
نکته یا تجربهٔ دیگری هست که بخواهید به اشتراک بگذارید؟
سؤالهای دربارهٔ تحصیل:
چه بخشهایی از روز تحصیلی خود را خیلی دوست داشتید و از چه بخشهایی لذت نمیبردید؟
درسهای اصلی و مهم این رشته چه بودند؟
چقدر محتوای آکادمیک در دنیای کار استفاده میشود؟ چه محتواهایی را مجبور شدید خودتان یاد بگیرید؟
چقدر نمرهها یا معدل در پیدا کردن کار مؤثر هستند؟
سؤالهای دربارهٔ فضای تحصیل در آن رشته و دانشگاه:
آیا رشتهٔ تحصیلی یا دانشگاه شما فضای خاصی نسبت به سایر رشته و دانشگاهها دارد؟
چالشها و مزیتهای درس خواندن در این رشته یا دانشگاه چیست؟
سؤالهای دربارهٔ ادامه تحصیل در خارج از کشور:
از طریق رشتهٔ خود مهاجرت تحصیلی کرده است؟
فرایند اپلای کردنش چقدر طول کشیده است؟ چه عواملی در پذیرش گرفتن مؤثر است؟
از چه افراد یا امکاناتی کمک گرفته است؟ مهاجرت برای او چقدر هزینه داشته است؟
آیا الان از شرایط خود راضی است یا پشیمان شده؟ شرایط کاری و زندگیاش چگونه تغییر کردهاست؟
جمعبندی
اگرچه تجربههای هر فرد، بسته به عوامل زیادی که در زندگی شخصی خود دارد، تحتتأثیر قرار میگیرد و منحصر به او میشود، اما همچنان میتوانیم با سؤالاتی دقیق و هوشمندانه، اطلاعاتی مفید از این تجربیات بیرون بکشیم؛ اطلاعاتی که به ما کمک میکند وارد مسیرهای بنبست نشویم و راهی تازه برای خودمان طراحی کنیم که احتمال موفقیت در آن بیشتر باشد.